همهي جريانهاي تمدن ساز در تاريخ براي ظهور و بقاي خويش از يك نظام فكري و اجرايي قدرتمند بهرهمند بودهاند. نظام فرهنگي همهي آنها مايهي قوام، عزت و صلابت آن تمدن بوده است. گر چه نظام اجرايي ويترين يك تمدن به شمار ميرود اما واقعيت آن است كه اساساً ماندگاري تمدن به روح آن است كه ريشه دربنيانهاي فكري آن دارد. در اين راستا جمهوري اسلامي هم دفعتا متولد نشده است. اساس آن از ظهور اولين پيامبر خدا حضرت آدم گذارده شده و با ظهور اسلام و غدير به انقلاب مشروطه رسيده و با گذر از آن به انقلاب اسلامي پيوسته است. هر آنچه در اين بسترهاي تاريخي متجلي گرديد به نحو اكمل آن در منشور انقلاب اسلامي منعكس شده است. استكبارستيزي، عدالتخواهي، استقلال طلبي و آزادگي منش همهي پيامبران و ائمه عليهم السلام بوده است و امروز جمهوري اسلامي مدعي اين تفكر ناب است. همهي اين خوبيها طواغيت زمان را آرام نميگذارد. ذات طاغوت ايجاد وابستگي است آن هم وابستگي كاذب. طاغوت براي آنكه هويت پيدا كند نياز به نوچه وبنده دارد و از آن جهت كه به شدت ابزارگراست براي اهل دنيا ايجاد تعلق ميكند هم براي دارندگان وهم براي وابستگان. دارندگان، ابزار خويش را نوعي قدرت ميدانند و آنها كه محرومند اگر ذيل فرهنگ توحيدي نباشند مرعوب ابزارها ميگردند و اين حكايت همهي طواغيت زمان و نوكرانشان از ابتداي خلقت تا به امروز بوده است وفقط صورت آن متحول شده است. تنها يك جريان ميتواند در مقابل ابزارهاي نرم و سخت استكبار قد علم كند جرياني حماسه ساز با روحيهي جهادي كه از پيروزي خويش در مقابل استكبار يقين حاصل كند. اين اطمينان فقط از آن حزب الله است كه به حقانيت نصرت الهي و حضور آن در همهي تاريخ ايمان دارد. گاه اين جريان توحيدي در تاريخ مدينه ساز بوده است و در مقابل دشمن نه تنها ايستادگي كرده بلكه به دليل ساختار اجرايي قوي، اجازهي توطئه چيني به دشمن نداده است وگاه به دلايل مختلف از حاكميت طواغيت و استبداد گرفته تا اختلافات داخلي و... نتوانسته ابزار و نظام مديريتي و اداري خويش را بسازد و صرفا در تهديدات تشديد شده راه مقاومت در پيش گرفته است. اين مسأله در مورد جمهوري اسلامي نيز صادق است. آنگاه كه انقلاب اسلامي به وقوع پيوست فقط نظام ولايت فقيه مستقر شد و آنهمه آرمانهاي عظيم تاريخي صورتي براي ظهور در آن زمان نداشت. ازآنجا كه دنياي مدرن از اين نقطه ضعفها آگاهي داشت به طور دائم فشار مي آورد تا نه تنها مانع ايجاد تمدن اسلامي شود بلكه همين ساختار سياسي ايجاد شده را بشكند و اين داستان تا امروز كه سي و چهار سال از انقلاب ميگذرد ادامه دارد. علي رغم آنكه غرب خوب ميداند كه جمهوري اسلامي بخاطر حضور دولت سازندگي و اصلاحات سال ها از ساختارهاي علمي فرهنگي، اقتصادي و... انقلاب فاصله گرفته و همچنين اميد دارد اختلاف هاي روشي جريان اصولگرا اين بناي عظيم را با فروپاشي مواجه كند اما قادر به درك اين حقيقت بزرگ نبوده است كه انقلاب اسلامي با تهديد و تحريم هرگز و هرگز از بين نميرود. اين انقلاب عزيز و قدرتمند ميماند چرا كه ملت به اميد تحقق وعدهي الهي با همهي تحريمها و عليرغم فشارهاي سياسي، به بركت رهبري عزيز انقلاب اسلامي ايستاده است. آنچه اين انقلاب عزيز و شكست ناپذير را در مقابل تهديدها بيمه خواهد كرد فرهنگ مقاومت همراه با تمدن سازي براي بياثر ساختن ابزارهاي برنده اما بيخاصيت مستكبران عالم است. برنامهسازان و مجريان انقلاب بايد بدانند اگر تحريمهاي شديد عليه ملت ايران تصويب ميشود، اگر براي مخدوش ساختن انتخابات از هيچكاري دريغ نميشود همه به خاطر آن است كه دشمن به دلهاي ناپايدار بر انقلاب ، به حرص و طمعمان براي بيشتر داشتن، به اسراف و تجملپرستي، به بلندگوهاي ضدانقلاب و به ظاهر انقلابي داخلي، به سيماهاي فرهنگي غير الهي، به روحيهي انتقام و سختگيري ياران انقلاب بر يكديگر، به ظاهربينيها و حاشيه پردازيمان، به راحت طلبي ونداشتن روحيهي خطرپذيري در موقعيتهاي سخت و بالاخره به آنها كه اسلام آوردند اما ايمان نياوردند هنوز اميد دارد. آنها از نقاط ضعف ما مطلعند اما به فرمودهي رهبري عزيز ما براي مشكلاتمان راه حل داريم اما آنها راه گريزي براي عبور از بحرانهايشان ندارند. اگر ما به خاطر سست عنصري بعضي ياران انقلاب، قدرت جسارت و گذر از دنياي مدرن را نداشتهايم، اما راهمان بنبست نيست. آنها كه بناي تمدني را گذاشتند كه نه با نظام هستي سازگار بود و نه با انسان در مقابل اين همه بحران چه خواهند كرد! ملت ايران با آن همه تحريم وكاستي هاي داخلي هميشه در صحنه بوده است. در سالگردهاي انقلاب اسلامي هرسال باشكوهتر از سال پيش آمده است. در 23 تير و 9دي آمده است و با حماسههايش چشم جهانيان را خيره ساخته است و اين ها همه نشانهي آن است كه خداي مقلب القلوب همواره دل هاي ملت را به سوي جريان حق رهنمون كرده است.امسال كه سال حماسهي سياسي و حماسهي اقتصادي است وظيفهي مردم و مسئولان در مقابل دعوت رهبري معظم انقلاب بسيار سنگينتر به نظر ميرسد. بزرگ ترين مانع برسر حماسه سازي سياسي و اقتصادي در يك نگاه كلي اختلاف و تفرقه و شكسته شدن وحدت جامعهي مسلمين است. هركس و هر جرياني كه در مقابل استكبار ستيزي، عدالتخواهي و آرمانگرايي انقلاب قد علم كند و اباحيگري دنياي مدرن را ستايش كند، حزبالله همانند جريان فتنه در مقابل آن ميايستد اما اختلافات روشي نشانهي بلوغ انقلاب است و نزاع سياسي برسر آنها موجبات تضعيف نظام را در عرصهي بينالمللي فراهم خواهد كرد. البته هركس و هر جرياني كه با زماننشناسي سخناني را ايراد كند و مرتكب اعمال شبهه ناك شود كه ممكن است در چارچوب انقلاب نگنجد به نظام و شهدا خيانت كرده و از اين جهت موجبات شقاق جامعهي مسلمين را مهيا ساخته است. لذا كانديداهاي انتخاباتي زماني ميتوانند مدعي برنامهي جامعي باشندكه آن راه و روش، ظهور صراط مستقيمانقلاب عزيز باشد كه اگرچه با جسارت و شجاعت در يك برنامهي طولانيمدت افق تمدن اسلامي را در نظر دارد لكن در عين حال از طرق مختلف براي اقناع نخبگان و عوام مردم كه به نظام اقتصادي، فرهنگي و هنري مدرن خو گرفتهاند ميكوشد. در نظر نگرفتن اين ملاحظات خطر زيادي در پي داردكه از مهمترين آنها اتهامزني گروههاي انقلابي به يكديگر، نااميدي ملت از راه عزيز انقلاب اسلامي و بدتر از همه شادي دشمنان اسلام است. وقتي باب تهمت باز شد و رسانههاي انقلابي داخلي به اسم انقلابيگري در كنار تريبونهاي ضد انقلاب داخلي هر دو به شبهههايي دامن زدند كه سابقا بر سر آن نزاع ميكردند ديگر نبايد انتظار داشت در فضاي آلوده و سياه شيطاني داخل و تبليغات ضد انقلاب در خارج كانديداي اصلح با شاخصههاي تمدن سازي براي انقلاب شناسانده شود. مسلم است كه انقلاب ما چون به عزت غدير است، چون به وسعت حسين عليه السلام است وچون بوي مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را ميدهد عزيز است و انشاا... اين صراط مستقيم با گذر از پيچ تاريخي با وحدت جريانهاي انقلابي با تحمل يكديگر با عنايت به درك فرايند طولاني تمدن اسلامي عزيزتر خواهد گرديد و حماسه سازي سياسي و اقتصادي آنگونه كه رهبر معظم انقلاب اميد آن دارند رقم خواهد خورد.
بر طبق نظريه همگرايي كلارك كر ، صنعتي شدن نيروي عمده شكل دهنده دنياي امروز است كه در راستاي آن، جوامع، از برخي جهات به يكديگر شبيه مي شوند. به عقيده او، "منطق صنعت گرايي" باعث مي شود توسعه اجتماعي، يك سلسله تغييرات معين در نهادهاي اجتماعي را پديد آورد. بعدها نظريه او به خاطر محدوديت هايش به چالش كشيده شد؛ از آن جمله كه هرچند صنعتي شدن تأثير فراگيري دارد، اما تنها يكي از تأثيراتي است كه به توسعه جوامع مدرن شكل مي دهد.
همگرايي را در هر دو منظر نامگذاري سال 1392 توسط رهبر معظم انقلاب چه از نظر منظر اقتصادي و منظر سياسي ميتوان مشاهده كرد. از منظر اقتصادي، نظريه همگرايي به يك رشته سياستهايي اطلاق ميشود كه محدوديتهاي تجاري و موانع و تبعيضات موجود بر سر راه روابط اقتصاد بينالملل را حذف و يا به حداقل ممكن تقليل دهد. هدف از همگرايي اقتصادي، گسترش توليد جهاني و به تبع آن، تخصص در توليد داخلي، كسب درآمدهاي ارزي، كاهش هزينههاي توليد در سطح منطقه، افزايش تجارت، صرفهجويي در منابع كمياب داخلي، توزيع بهينه درآمد، افزايش كارايي در توليد و تجارت، افزايش سرمايهگذاريهاي خارجي و استفاده از مزيتهاي نسبي ميباشد. البته از جهتي ديگر همگرايي اقتصادي به دنبال آزادسازي تجاري است و در نهايت ايده «جهاني شدن اقتصاد» را در سر ميپروراند. مي توان با پشت سرگذاردن تحريم ها و برقرري روابط مناسب بين المللي با كشورهاي دوست و كشورهاي اسلامي و علي الخصوص كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد كه ايران به عنوان رئيس آن مي باشد، با ايجاد همگرايي در تجارت بين المللي راه را براي شكوفايي اقتصادي هموار نمود.
اكنون اتحاديه اروپا تنها بلوك اقتصادي و تا اندازهاي سياسي منطقهاي است كه نسبتاً از نفوذ و نقشآفريني آشكار جهاني برخوردار است. در حقيقت، روند همگرايي اقتصادي و سياسي موجود ميان دول اروپايي عضو اين اتحاديه، در مباينت با اصول و قواعد حاكم بر سياست بينالملل كه از بافت رئاليستي برخوردار هستند، به سر ميبرد. در بخش همگرايي اقتصادي، اتحاديه اروپا توانسته است در مقام يك قدرت جهاني ظاهر شده و به واسطه اين جايگاه، نقش مؤثر و تعيينكنندهاي در نظام تصميمگيري بينالمللي در قلمرو اقتصاد داشته باشد. هماكنون اتحاديه اروپا بزرگترين معاملهگر تجاري جهاني است. جنبش عدم متعهدها نيز مي تواند با استفاده از تجارب اتحاديه اروا و با استفاده از همگرايي منطقه اي در اقتصاد و سياست نقش مهمي در توسعه كشورهاي عضو ايفا كند.
از منظر سياسي بايد همه واحدهاي سياسي كشور و تمامي احزاب به طور داوطلبانه از اعمال اقتدار تام خويش براي رسيدن به هدفهاي مشترك صرفنظر كرده از يك قدرت فوق ملي به نام رهبري پيروي كنند. همچنين تعامل و ايجاد رابطه صلح آميز ميان اقشار مختلف جامعه و سياستمداران و احزاب مختلف در يك كشور و روابط بين المللي دولت با ساير كشورها در عصر كنوني كه بسياري از معادلات سياسي را متأثر ساخته و فاصلة ميان ملتها و دولت ها را به حداقل ممكن تقليل داده است، امري اجتناب ناپذير و از ضروريات مي باشد. بسياري از مسائل از جمله مسائل اجتماعي، اقتصادي و سياسي، زمينهساز اختلافاتي است كه مانع از همگرايي احزاب، رجال سياسي و قواي سه گانه است كه بايد با نگاهي ملي به مسائل از بروز اين اختلافات جهت رسيدن به همگرايي سياسي و اقتصادي جلوگيري نمود.
نامگذاري حماسه سياسي و حماسه اقتصادي توسط رهبر انقلاب به گونه اي هوشمندانه است كه پس از بررسي ها و به زعم نگارنده بدون همگرايي سياسي و برقراري شاخص هاي آن، همگرايي اقتصادي امكانپذير نيست. تجربه همگرايي هاي موفق و "مؤثر" نشان دادهاند كه قبل از آن، كشورها مبادرت به ايجاد همگرايي سياسي ميان خود مبادرت ورزيده و بسياري از اختلافات تأثيرگذار را حل و فصل نمودند و شايد به جرأت بتوان ادعا كرد كه بدون همگرايي سياسي، كشورها هرگز نخواهند توانست از همگرايي اقتصادي پايدار و دامنهدار برخوردار شوند. كشورهاي عضو « آ سه آن » قبل از ايجاد همگرايي اقتصادي، سال ها براي ايجاد يك همگرايي سياسي موفق تلاش كردند و بالاخره، پس از موفقيت نسبي در برقراري شاخص هاي همگرايي سياسي، يك همگرايي "مؤثر" اقتصادي را پايهريزي كردند. هر چند انديشه همگرايي از اوايل قرن نوزدهم در اروپا شروع شد ولي تا قبل از جنگ جهاني دوم، بسياري از موضوعات همگرايي منطقهاي محصول تفكر گروههاي سياسي بود. پس از جنگ، انديشة حكومت جهاني، ذهن بسياري از متفكرين و نظريه پردازهاي غربي را به خود مشغول كرد. اما امروزه، نظريه همگرايي را تنها در قالب يك نظريه سياسي نبايد پنداشت كه بايد بخش مهمي از راهبرد ديپلماسي كشورها باشد. همانگونه كه روابط اقتصادي و مبادلات انرژي سه جانبه ميان جمهوري اسلامي ايران، تركيه و جمهوري آذربايجان را مي توان نمونه اي از تلاش در جهت همگرايي اقتصادي تصور كرد كه منجر به روابط سياسي خوبي بين اين كشورها شده است.
دولت و ملت ايران با مبنا قرار دادن نامگذاري سال 1392 و در نظر گرفتن سياست هاي كلان و نامگذاري هاي چند سال اخير در خصوص مسائل سياسي و و اقتصادي همانگونه كه مصدق با ملي كردن صنعت نفت به يك حماسه سياسي و اقتصادي در تاريخ ايران معاصر دست زد دوره اي كه شرايط در آن بسيار مشابه با شرايط فعلي بود و تحريم نفت ايران از سوي انگليس منجر به آن شده بود كه شرايط اقتصادي كشور بسيار وخيم باشدو با تكيه بر شرايط منطقه اي و استعدادهاي موجود در ايران مي توانند زمينه ساز حماسه سياسي و اقتصادي در سال 1392 باشند.
«در زمينه ي امور سياسي، كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات رياستجمهوري است كه درواقع مقدرات اجرائي و سياسي و به يك معنا مقدرات عمومي كشور را براي چهار سال آينده برنامه ريزي ميكند. ان شاءالله مردم با حضور خودشان در اين ميدان هم خواهند توانست آينده نيكي را براي كشور و براي خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمينه ي اقتصاد، هم در زمينه ي سياست، حضور مردم حضور جهادي باشد. با حماسه و با شور بايد وارد شد. با همت بلند و نگاه اميدوارانه بايد وارد شد. با دل پراميد و پرنشاط بايد وارد ميدانها شد و با حماسه آفريني بايد به اهداف خود رسيد. با اين نگاه، سال ۹۲ را به عنوان «سال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي» نامگذاري ميكنيم و اميدواريم به فضل پروردگار، حماسه اقتصادي و حماسه سياسي در اين سال به دست مردم عزيزمان و مسئولان دلسوز كشور تحقق پيدا كند.» (امام خامنه اي، پيام نوروزي خطاب به ملت ايران در آغاز سال 1392)
همان گونه كه از عبارت شيواي فوق پيداست رهبري فرزانه انقلاب مطابق سنت حسنه سال هاي پيش، سال 1392 شمسي را با عنوان حكيمانه « حماسه سياسي و حماسه اقتصادي » نام گذاري كردند. عنواني كه در حقيقت مانند پرچمي در سپاه حق بر افراشته شده و دقيقاً عكس خواسته جبهه باطل را به عنوان جهت گيري اصلي سال آينده در حركت جمعي مردم و مسوولين نظام اسلامي روشن مي نمايد.
بر اساس روش اجتهادي جاري در حوزه هاي علميه مي توان با عنايت به «مفهوم مخالف» منطوق كلام رهبري عزيز، دست مكر دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب در سال آينده را نيز به عيان ديده و نقشه پيچيده آنان را حدس زد. به اين بيان كه وقتي رهبري معظم به عنوان امام اجتماعي حركت تكاملي جبهه توحيد و ولايت، جهت گيري اصلي حركت امت در سال جاري را تحقق حماسه در عرصه سياست و اقتصاد با تكيه بر روحيه جهادي مي خوانند؛ معلوم مي شود كه نقشه دشمن براي سال آينده از بين بردن اميد و شور جهادي در مردم و مسوولين در عرصه سياست و اقتصاد و شكست امام و امت در اين ميدان مبارزه نفس گير است.
با اين نگاه است كه عقبه استراتژيك نام گذاري حكيمانه ولي امر مسلمين – به عنوان خليفه به حق ولي عصر (عجّل الله تعالي فرجه الشريف) در مبارزه جريان حق و باطل در عرصه جهاني – ظهور پيدا كرده و اهميت حياتي تحقق اين شعار در عينيت بيش از پيش رخ مي نماياند.
جان كلام اينجاست. درگيري بين اسلام و كفر در عرصه جهاني به سرنوشت ساز ترين لحظات خود رسيده است. متفكران مكار دنياي استكبار – همچون دوستان هوشمند جبهه مقاومت – به خوبي فهميده اند كه سرنوشت تاريخ منطقه و جهان در اين برهه از زمان و مكان رقم خواهد خورد.
جبهه كفر هرچه در آستين داشته رو كرده و هر گزينه اي كه «در توان داشته» – دقت كنيد به قيد «در توان داشته» - رو كرده است. اگر از اين پا پيشتر نمي گذارند؛ يقين بايد داشت كه نمي توانند. يعني علي رغم هياهوي ظاهري، تير ديگري كه بتوانند به كار بگيرند - و عليه جبهه عدالت و ولايت به كار نگرفته باشند - در دست سران متكبر جبهه ظلم و طاغوت باقي نمانده است. بايد باور كرد كه دور نيست زماني كه تاريخ اعتراف كند كه «واقعا هيچ گزينه ديگري روي ميز باقي نمانده بود!» در چنين شرايطي است كه اين فرزند پيامبر پس از چهارده قرن فرمان عزم عمومي جهت تحقق حماسه سياسي - اقتصادي صادر كرده است. اين همان حصن حصين و وعده فتحي است كه پيامبر اعظم (صلّي الله عليه و آله) در اوج هجمه كفار و منافقين و تبليغات زهر آگين و يأس آفرينشان جهت القاي ترديد در بين پيروان خط نبوي، به مومنان راستين مي داد. اما به شرطها و شروطها. كه تبعيت تام از فرمانده الهي جبهه اسلام در اين ميدان جنگ تمدني، اصلي ترين شرط آن است.
اهميت اين امر تا بدانجاست كه اگر مسوولين قواي سه گانه و ساير ساختارهاي حكومتي و نهادهاي تاثير گذار فرهنگي نظير حوزه هاي علميه و دانشگاه ها و نيز توده هاي ميليوني مردم در پي تحقق حماسه سياسي و حماسه اقتصادي و زدن تير خلاص بر پيكر نحس نيمه جان تمدن مادي موجود در منطقه اند؛ بايد در سال پيش رو چشم بر اوامر فرمانده داشته باشند. اينجا نقطه حساسي است. شرط پيروزي تولي تام عاشقانه عارفانه امت به امام عاشق عارف خويش است. نه يك قدم بايد از ولي جلوتر گذاشت و نه يك قدم عقب ماند. خدا رحمت كند امام راحل عظيم الشأن را. او كه به اذن ولي اعظم الهي (عجّل الله تعالي فرجه الشريف) از باطن عالم، خود معمار اين بناي مبارك بود؛ خوب مي دانست باطل السحر دشمنان در شرايط سخت حركت قافله انقلاب، در دست وارث عصاي موسي است. هم از اين رو بود كه سفارش كرد «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكتتان آسيبي نرسد.» (صحيفه امام خميني رحمت الله عليه، ج۲۱، ص ۱۵۶)
خلاصه كلام اين كه شرط اصلي تحقق حماسه سياسي - اقتصادي، پيروي تام همه مسولين در سال جاري از ولي فقيه است. هر چه تولي تام تر و تبعيت بيشتري در بين باشد، حماسه عظيم تري در چشم جهانيان تلألؤ خواهد نمود. صد البته اين امام حكيم و اين امت بصير به دوست و دشمن ثابت كرده اند كه با تكيه به دعاي مستجاب حضرت ولي عصر (عجّل الله تعالي فرجه الشريف) مرد روزهاي سخت و كارهاي به ظاهر محالند.
حرف آخر اين كه قافله اسلام به اذن الهي از ابتداي طلوع خورشيد نبوت و ولايت تا امروز به حركت توسعه اي خويش ادامه داده و به وعده حق الهي تا ظهور حضرت بقيه الله (ارواحنا لتراب مقدمه الفدا) ادامه خواهد داد. اما تاريخ هرگز آن مبارزيني را كه - بر خلاف فرمان ولي امر خود - تنگه احد را در اوج درگيري به اميد بهره مندي بيشتر از مواهب مادي اين دنياي دون رها كردند؛ نخواهد بخشيد.
منبع: سايت خبري تحليلي 598